منظومه ناپیوند واله،گی

منظومه ناپیوند واله،گی شامل هفت شعرداستان نوشته الهه رهرونیا و هفت تابلو از حبیب مرادی است. ترکیبی تازه، پر از
حرف های ناگفته از نسلی خاموش. منظومه ای تصویری از دو هنرمند متولد ۱۳۵۶ شمسی که هر کدام با نوآوری های خاص خویش
در آفرینش، درهای ناگشودهای را می گشایند. الهه رهرونیا که در سال های پایانی دهه هفتاد فعالیت حرفه ای خود را در عرصه های
گوناگون نویسندگی، شعر، نقد، بازیگری و کارگردانی آغاز کرد، اکنون پس از بیست سال تلاش پیوسته، سه کتاب منتشر شده و
سلسله نقدهایی را پیش از مهاجرت از ایران، و ده کتاب منتشر نشده، چهار پرفورمنس رقص/تاتر و یک فیلم نیمه بلند را پس از
مهاجرت در کارنامه خود دارد. منظومه ناپیوند واله،گی اولین کتاب رهرونیا است که در تبعید منتشر میشود.
رهرونیا در منظومه ناپیوند واله،گی، و چند منظومه دیگر که در امتداد این کتاب نوشت دست به تجربه ای نو در عرصه ادبیات
پارسی زده است. او روایت هایی را با بافتار شعر آفریده است. روایت هایی فراواقعگرایانه که با منطق داستان اما بافتاری شاعرانه،
با محوریت استعاره و موسیقی درونی واژه ها، به دو شکل دیداری و شنیداری قابل ارائه گشته اند. و رهرونیا این کار را نه در یک
کتاب بلکه در هفت کتاب که چهار تای آنها را شعرداستان، و سه تای دیگر را شعر بلند روایی مینامد اجرا کرده است. او در این
هفت اثر تلاش کرده است که برداشتن مرز میان شعر و داستان را به زیبایی اجرا کند. »منظومه ناپیوند واله،گی« دربرگیرنده هفت
شعرداستان عاشقانه است. شعرداستان هایی که سرشار از ارجاعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اند. شعرداستان های رهرونیا آینه
سانسور نشده جامعه ای هستند که سالها در پس پرده تابوهای شرع و عرف و سانسور پنهان شده، و نویسنده در صادقانه ترین و
بی پرده ترین و استادانه ترین فرم ادبی، به ابعاد پنهان و ریز اجتماعی، روانی و عاطفی شخصیت های متن، آنهم با نگاهی زنانه
می پردازد.