سازآباد

«سازآباد»

چند شعر از کتاب سازآباد

گزیدهٔ ترانه‌ها

«شهبانوی آفتاب»
ملودی و تنظیم صادق نوجوکی

بدون تو تن زردم
مث برگای پاییزی
تو که هستی جوون میشم
تو در من روح میریزی

به دور از تو دلم تاریک
مث شب‌های بی‌مهتاب
به یاد تو یه خورشیدم
چو شهبانویی از آفتاب
مث کیخسروی آفتاب

بدون تو شِنِ شورم
مث اشکای دلتنگی
کنار تو شکرپاره
پر از لبخند بی‌مرگی

بدون تو گِلِ خشکم
کنار تو بهارانم
در آغوش تو سرسبز از
نوازش‌‌های بارانم

بدون تو منم خاموش
تویی مصداق آوازم
تویی مفهوم شعر من
تو هم آهنگ و هم سازم

تو که نیستی چو خاکستر
نشسته کنج تنهایی
تو که هستی خود شعله
جهان‌افروز، اهورایی

بدون تو شِنِ شورم
مث اشکای دلتنگی
کنار تو شکرپاره
پر از لبخند بی‌مرگی

بدون تو گِلِ خشکم
کنار تو بهارانم
در آغوش تو سرسبز از
نوازش‌‌های بارانم

«خاطره»
آهنگساز کیوان ساکت

امشب مرا
با یاد خود دیوانه کن
با نام من جامی بنوش
ای ماه بی‌مهتاب من

با یاد تو
در کنج قصر خاطرات
آواره در آوار دل
تنها‌تر از تن‌ها شدم

می‌سوزم و نوری ندارم
رگبار بی
باران

رفتی و دل
با داغ مهرت زخمی است
من ماندم و سوگی دگر
مجنون بی لیلا شدم

بر گور رویاها نشستم
سرهای بی‌سامان
جان‌های بی
جانان

بی‌ تو هر شب
چون بهاران

می‌بارد دل؛
بر مزار پنهان

ای بخت من
یک بار و تنها یک مجال
با قلب من هم‌ خانه شو
آتش مسوزان

۲۸ دسامبر ۲۰۲۰

«رقص ایرانی»
آهنگساز کیوان ساکت

گل گندم ای گل گندم گندم شادونه
گل پونه ای گل پونه شبدر بابونه
گل لاله ای گل لاله تا کی جدایی؟
گل شب بو ای گل شب‌ بو پس کی میایی؟
دلم گفته تا شب چله پیشم میایی.
(خدا کنه تا شب یلدا پیشم بیایی)

گردم به صحرا چینم برایت
گل دانه دانه ریزم به ‌پایت

برق نگاه تو زده به خانهٔ دل من آتش
در آسمان دل ستارهٔ نگاه تو اگر بتابد
گر نور مهر تو به خانهٔ غمین من دوباره تابد
گر در نگاه تو دوباره این من شکسته جا بگیرد
گر شوق بودنت ز سرنوشت تلخ من گره گشاید
گر در بر تو من دوباره زنده بودنم ز سر بگیرم
در آسمان دل پرندهٔ خیال تو چو پر بگیرد
در دشت چشم من خیال تو دوان دوان به سویم آید
چشمان ابری‌ام به قلب خشک و تشنه‌ام بگو ببارند

شکر بر لب خنده در چشمان آیم به سویت
به سر سودا تا گل صحرا بندم به مویت

بیا به باغ دلم ترانه بکار ای یار
برقص به ساز دلم تو نغمه ببار ای یار

ای گل اقاقی به خانهٔ یار باز آ
ای شکوفهٔ من به باغ بهار باز آ
ای گل اقاقی به خانهٔ یار برگرد
ای شکوفهٔ مهر به باغ بهار برگرد

کاش به باغ دلم ترانه بکاری باز
کاش به ساز دلم تو نغمه بیاری باز

گل همیشه بهار ، تو تک گل باغ من
دلم برای تو تنگ ای آهوی راغ من

درمان می‌کند، دردم نگاه تو
روشن می‌شود، راهم به ماه تو

بسته بند دل،جانم به جان تو
تابیدی و شد، قلبم از آن تو

۱۶ آپریل ۲۰۲۱

«غم و شادی»
آهنگساز کیوان ساکت

گل من باغ دلم بی تو بی رنگ است
تن تو درمان این دل تنگ است

همه شب قصهٔ ما می‌شود تکرار
چه ثمر ؟ قلب تو گویی از سنگ است.

همه شب تا به سحر این من تنها
بزنم بر تارم زخم هجران‌ها

همه شب در به در باغ رویاها
ز دلم برخیزد دود پیمان‌ها

همه شب نام تو پرسه زند
به سرم وای
همه شب یاد تو ضربه زند
بر سینه‌ی من

دل من با هوایت چه کند
دل من وای

با نی بی نوایت چه کند
شیدا دل من

قَسَمَت به دو چشم بهار
که تویی معنای قرار

مَرو ای یار

به رهت بدوزم
نگهم شب و روز
نازنین یار

که زِ رَه بیایی
بِرَمَد تب و سوز
نازنین
نازنین
نازنین یار

می‌بارم‌ تا
مِهرت از دل
سَرریزد

تا جان تو
در جان من
آمیزد
۱۷ آوریل ۲۰۲۱

«خونه»

ملودی الهه رهرونیا

یادش به خیر اون قدیما
جمعه که می‌شد
خونه‌ی بابام جمع بودیم

خوش و خندون حلقه می‌زدیم
دور باباجون
پروانه‌ی دور شمع بودیم

روی تخت کنار حوض
کوچیک و بزرگ
همه دور هم میشستیم

یکی یکی گازمی‌زدیم
قاچ هندونه
در به روی غم می‌بستیم

ظهر که میشد عطر خوش
پلو و خورش
تا هفت تا کوچه می‌پیچید

بشقاب و قاشق توی دست
واسه ی ناهار
سر و کله می‌شکستیم

میون حیاط خونه
بابا جون غزل می‌خونه

مادرم گل انار و
باز می‌کنه دونه دونه

آخر شب ولو میشد
لحاف و تشک
همه تنگ هم رو ایوون

مادر جونم قصه می‌گفت
رستم و سهراب
زال و کاوه و فریدون

ستاره‌ها
چشمک زنون
ماه از اون بالا
به روی زمین می‌خندید

میون حوض
دلبری می‌کرد
عکس خنده‌هاش
لای ماهی‌ها می‌رقصید

گربه‌ی بلا رو دیوار
منتظر نشسته بیدار

همه سر به سر خوابیدن
هفت تا پادشاه و دیدن

حالا دیگه از اون خونه
از اون حیاط و کاشونه
مونده فقط یه ویرونه

بابا جونم اون دور دورا‌ ست.
کی میدونه حالا کجاست؟
لابد پیش مادر جونه.

خاطره‌ اما همه جاست
رو در و دیوار و هواست
دل‌تنگی سهم آدمه

درد جدایی بی‌دواست
اشک‌های ریز بی‌صداست
شادی فقط همین دمه.

تابستان ۷۷

«بقچه قند»

ملودی الهه رهرونیا

باز وقتی ماه بیاد از راه دور
میپاشه روی زمین گل نور
ناز زیر کرسی‌ی شب می‌خوابه
زیر سرش متکای بلور

پشت در اونجا یکی نشسته
که از راه برسه یه مرد خسته وای

هُری میریزه پایین دل اون
در میزنن تق و‌تق رو کلون
باز اومده یار مهربونش
برق می‌زنه چشای خونه شون

بوی نون تازه می‌پیچه تو‌ خونه
عطرش یاس‌آ رو کرده دیوونه وای

برمی‌داره بار و از رو شونه‌اش
سوغاتی داره واسه همخونش
همخونه سوغاتی‌شو می‌بینه
گل می‌کاره روی دشت گونه‌ش

روی لبشون یه دسته خنده
توی دلشون بقچه‌ی قنده ‌ وای

۳۱فروردین ۷۶

«راز پرواز»

تو همان میوه‌ی ممنوع
شرح آن نگفته رازی
نطفهء ماه و ستاره
در شبِ ستاره بازی

تو به شمع دل نبستی
که ز سوختن بنالی
دل به پروانه سپردی
تا به پرواز ببالی

تو سلام سبزه‌ها را
به درخت‌ها رساندی
به گیاه نام دادی
به پرنده‌ها نشانی

تو سکوت سایه‌ها را با لب خنده شکستی در باز چشم غم را تو به روی گریه بستی

تو به سان بامدادان
در افق طلوع کردی
چشمت آغاز جهان شد
خنده‌ات آخرِ بازی

تو زبان نغمه‌ها را
به پرنده یاد دادی
شعر و شنگ و شورِ عشاق
راز و رمزِ شاهنازی

اشک آواز فروریخت
خنده‌ی ساز فزون شد
ناز چشمِ ترِ من خواند
به نگاه تو نمازی

تو میان قصر خورشید
روی یک شید نشستی
تا پرِ فرشتگان را
در اَلَست بنوازی

ما در آیینه‌ی جمشید
ز جان عبور کردیم
رسته از هستن و هستی
غرق و مستِ بی‌نیازی

پاییز ۷۸

«نون»

ملودي إلهه رهرونيا

واسه گریه دیگه دیره
حالا وقت نشستن نیست
علاج ظلم این ضحاک
فغان و حجله بستن نیست

پسر کشته، پدر زندون
مامان توی خیابونه
یل‌آی ارتشی بی یال
و اسم رمزشون نونه

بی‌بی‌گل لای ماشین‌ها
پی باباش می‌گرده
توی دست‌های کوچیکش
گل‌ آتیش هم سرده

ببین بابای «سهراب» و
کنار مادر «ستار »
می‌خونه دلبر «پویا»
کجایی یار؟ کجایی یار؟

پلنگ مازنی تنهاست
مث شیر توی پرچم
گل‌ای قالی پژمردن
میون تار و پود غم

«ندا» در جوی خون غلتید
مثال مرغک بی‌سر
مث نخل‌آی خرمشهر
مث اروند بی‌سنگر

یکی هم شکل مجنون بود
«مجید» اون رستم لاغر
همون که خنده زد بر دار
برای شادی مادر

پسر کشته پدر زندون
مامان توی خیابونه
عقاب ارتشی بی‌بال و
اسم رمزشم نونه…

۲۰، می ۲۰۲۰
پ.ن: این ترانه را به یاد مجید کاووسی فر نوشتم. در لحظه‌های پایانی، لحظه‌های اعدام مجید مدام لبخند می‌زد. یکی پرسید «چرا هی لبخند می‌زنی؟ شادی؟!»گفت « مادرم همیشه از دیدن خنده‌ام شادم می‌شد.» من هرگز مجید و لبخند آخرش را فراموش نکردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *